به گزارش مشرق، مرتضی سیمیاری طی یادداشتی در روزنامه جوان درباره عملیات دروغین موساد در قبرس نوشت:
بهار سال ۱۳۸۷ با انتشار خبری جالب درباره دستگیری یک شبکه خرابکاری که با سرپل منافقین در ارتباط بودند آغاز شد، این خبر بازتابهای فراوانی پیدا کرد، زیرا تعدادی از افراد عضو در این گروهک زیرزمینی دانشجوی یکی از دانشگاههای مهندسی معروف در تهران بودند، این شبکه چندلایه علاوه برجذب هوادار برای گروهک منافقین و آموزش اقدامات تروریستی دارای یک بازوی رسانهای نیز در داخل کشور بود و حتی یک خبرنامه ویژه برای این فرقه تروریستی منتشر میکرد. دستگیری یک باند رسانهای همکار با منافقین اتفاقی عجیب نبود، گروهک منافقین در آن سالها با تأسیس یک آژانس خبری در لندن با برخی از فعالان دانشجویی مستعد به همکاری با ضدانقلاب ارتباط گرفته و تمامی این ارتباطات در رصد اطلاعاتی یکی از نهادهای امنیتی کشور قرار داشت، اما آنچه این پرونده را جالب میکرد تقلای عجیب و توجه خاص اتحادیه اروپا به ماجرا بود. در آن زمان این سؤال پیش آمده بود که چرا اروپاییها به یک پرونده تروریستی علاقهمند شدهاند؟
نزدیک به یک سال بعد از رسیدگی به این پرونده پاسخی مهم برای این سؤال پیدا شد. یکی از عناصر منافقین که با این تشکیلات مخوف به اختلاف خورده بود در وبسایت گویا نیوز نوشت که شبکه رسانهای منتسب به منافقین در تهران بهصورت دو نبش برای موساد کار میکرده است، این فرد افشا کرد که سرپل منافقین در کشور سوئد به تعدادی دانشجو در تهران وصل شده و به شیوه پوششی به دنبال جذب نیرو برای ایجاد آشوب و خرابکاری در چند دانشگاه بزرگ در تهران بوده است.
حالا مشخصشده بود که چرا پارلمان اروپا بهصورت شبانهروزی دستوپا میزد تا عناصر نفاق را از زیر چنگال قانون خارج کند، لو رفتن همکاری موساد با تعدادی نیروی دستچندم سیاسی نشانه بیحیثیتی این شبکه خرابکاری و جاسوسی چندجانبه بود، بهویژه آنکه آن روزها موساد از داخل و خارج تحتفشار روانی شدیدی قرار داشت، زیرا پیشازاین مرکز آموزش عقاید تلمودا در منطقه کریات موشیه در غرب قدس اشغالی به دست رزمندگان مقاومت دود شده و به هوا رفته و موساد به کمکاری در آن ماجرا متهم شده بود. سرویس اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده بود که تنها راه بازگرداندن این بیاعتباری انجام عملیاتهای مشترک با سرویسهای اروپایی و مزدوران چندملیتی است، غافل از آنکه تمامی اضداد این شبکه در داخل و خارج از کشور زیر چتر رصد شبانهروزی سربازان گمنام امام زمان (عج) قرار دارد.
وبلاگ اینتلیتایمز که اغلب اخبار امنیتی از مناطق اشغالی را پوشش میدهد روایتی جالب درباره رفتارهای موساد دارد. در یکی از گزارشهای این سایت شبه امنیتی با انتقاد از ضعف رهیافتی و اطلاعاتی پس از افزایش عملیاتهای جهادی مسلحانه در شهرکهای اشغالی آمده است که موساد هرگاه خرابکاری اطلاعاتی به بار میآورد دست به جنگ روانی و رسانهای زده تا انگشت اتهامات را از خود دور کند، مأموران موساد، چون گربهها به آسمان چنگ میزنند تا فاجعه را پنهان کنند!
رفتارشناسی عملکرد موساد که در تبلیغات خارجی و رسانهای خود را تا سطح مأموران فیلمهای هالیوودی بالابرده است این موضوع را تأیید میکند، اما به نظر آخرین فیلم سینمایی ساختهشده به دست موساد آنقدر ناشیانه است که برخلاف گذشته کسی حاضر نیست این فاجعه اطلاعاتی را لاپوشانی کند. اوایل تیرماه یکی از رسانههای زردنویس قبرسی بدون ارائه جزئیات مدعی شد که عملیات ایران علیه چند صهیونیست در خاک این کشور خنثی شده است، این منبع قبرسی بدون ارائه سند و مدرکی، نوشت که افراد دستگیرشده با سپاه پاسداران در ارتباط هستند.
به فاصله کوتاهی، موج دوم این خبرسازی عجیب، با ادعای بازداشت فرد مرتبط با ایران و انتشار فیلمی موهوم از شخصی با نام «یوسف شهبازی عباسعلیلو» دراکانت توئیتری وزارت خارجه رژیم صهیونیستی با کلید واژه «آدمربایی» کلید خورد، جالب آنکه استفاده از این کد خاص سابقهای تاریخی داشت، سال ۱۳۸۹ یکی از سران فتنه به فرزندانش یک کد اطلاعاتی ویژه داده و گفته بود کتاب «گزارش یک آدمربایی» را بخوانند، عجیب آنکه مدتی پس از انتشار این خبر، عملیاتهای تروریستی موساد در داخل کشور افزایش پیدا کرده بود!
اما این بار موساد میخواست به جای خواندن کتاب، فیلم بسازد، اما به دلیل عجله شدید در انتشار آن، گافهای اساسی داده تا جایی که فرد مزبور در این ویدئو چند دقیقهای ادعا میکند که از مرز ترکیه وارد قبرس شده است، ولی یک جستوجوی ساده نشان میداد یوسف شهبازی در آن تاریخ بهصورت کاملاً قانونی و نه از مرز ترکیه بلکه با پرواز عادی ۷۴۹ ایران ایر به باکو رفته است.
این گاف آنقدر بزرگ بود که پلیس قبرس با انتشار یک بیانیه ادعای سرویس جاسوسی و تروریستی رژیم صهیونیستی درباره طرح ناکام حمله ایران به صهیونیستها در قبرس را تکذیب کرده و روزنامه پولایتیس چاپ قبرس نیز در گزارشی نوشته است که این سناریو آنچنان مضحک است که گویی موساد خودش را دست انداخته است. اما چرا موساد مجبور شده است فیلم بازی کرده و با استفاده از چند ترفند نخنما شده و تکراری سناریویی برای آدمربایی و تخلیه اطلاعاتی بسازد؟ مفسران میگویند آنچه موساد را به سوی آخرین انتحار اطلاعاتی هدایت کرده ترکشهای تیرهای غیبی است که سرویس اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی به صوت مداوم میخورد!
از جمله در دریاچه ماجیوره که اجرای یک عملیات فرا قارهای چنان زلزلهای به پا کرده است که مقامات رژیم صهیونیستی مجبور شدند دو افسر عالیرتبه اطلاعاتی موساد را مخفیانه در قبرستان آلتری ایتالیا دفن کنند. وبسایت دبکا نزدیک به محافل سیاسی پرنفوذ صهیونیستی نوشته است که ظرفیت موساد در داخل ایران به صورت کامل زیر ضرب رفته است.
رصد وقایع نشان میدهد که سرمایهگذاری موساد روی سه سر شبکه عملیاتی از اراذلواوباش، منافقین و گروهکهای ضدانقلاب کردی (چپهای امریکایی) طی سه سال گذشته نابود شده است، فقدان توان انجام عملیاتی مؤثر در داخل کشور، دشمن را وادار به طراحی سناریوهای خیالی و رسانهای کرده است. در حالیکه وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه با همافزایی ویژه ارتقای اطلاعاتی یافته و از سطوح تاکتیکی به سطح راهبری فرا منطقهای رسیدهاند، موساد این روزها در گیجی استراتژیک از تحلیل وقایع مهم به سر میبرد. شاید بهزودی نسخه اصلی از فیلم کوتاه و تحریفشده دشمن در تلآویو اکران شود. نفتالی بنت در نامهای به شهرکنشینان صهیونیست بلیت این نمایش بزرگ را فروخته است!